هوالعلیم

دیروز از شبکه4 یه فیلم جالب و خیلی قدیمی نشون داد شب کریسمس بود مرد جوان و ورشکسته و ناامید بعداز دعوایی رفت کنارپل دید پیرمردی در حال غرق شدن است نجاتش دادنگهبان پرسید داشتین چیکار می کردی پیرمرد جواب داد این آقا در حال غرق شدن بود و من نجاتش دادم! مرد جوان از ته دلش میخواست کاش بدنیا نمی اومد پیرمرد هم اونو برد تو سطح شهر و یه جورایی آرزویش را برآورده کرد هیچکس اونو  نمی شناخت حتی مادرش.

می دید خیلی ها زندگی بدی خواهند داشت اگر اون نباشه. بله دوستان اون پیرمرد با این کار میخواست به همه بگه حکمتی هست در بوجود آمدن ما. آره ما انسانها تک تک مون برای کاری به این دنیا پا گذاشتیم فقط بدانیم بی دلیل نیامدیم کلی ارزشمند و نیازمند شکر فراوان.

التماس دعای فراوان