بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی اوقات بعضی داستانها رو میشنوم یا اتفاقات روزمرهء دیگران را می بینم متعجب میشوم و این جمله مدام برام تداعی معانی میشه "به کجا چنین شتابان...؟!"

روز یکشنبه رفتم خونه بابایی آقای گلم .مامان و داداش کوچیکه بود. برای تمرین خواهرزاده گلم با word 2007 رفته بودم تا اون تمرین انجام بده منم با مامانی آقام کلی حرف زدیم ولی وقتی داشت در مورد یکی از فامیلها می گفت من فقط متعجب بودم حرف خاصی نزدم تو دلم گفتم شاید اظهارنظرم خوشایند نباشه ولی خدائیش تو عقل و فکر بعضیا من که حسابی در موندم!

داستان از این قراره پسر یکی از فامیلها پارسال می بایست دانشگاه میرفت (البته دانشگاه قبول شد)چون یکی از درسهاش برای گرفتن دیپلم پاس نکرده بود نتونست وارد دانشگاه بشه تو این یه سال هم رفت کار کرد و خوب درس نخوند و نتونست بازم تو امتحان موفق بشه لاجرم می بایست بره سربازی. مامانش ناراحت از این موضوع بود برای حل این مسئله رفت پیش یه دعانویس ولی دعانویس محترم هم آب پاکی رو دستش ریخت و گفت پسرتون خودش باید تلاش کنه و ...

این مسئله از چند لحاظ قابل بررسیه:

اول از همه پدر این خانواده مثلا فرهنگی هستش بعد چه جوری به این کارا که  با دعای یه دعانویس میشه مسئله رو حل کرد تن داد؟!

دوم اینکه همت و تلاش ما کجاست که فکر می کنیم باید از راه های دیگه که به خرافه هم میزنه باید چیزی رو بدست بیاریم.

سوم پیامبرمون فرمودن: من برای دو چیز مبعوث شدم احیای مکارم اخلاقی و از بین بردن خرافات.

و سخن آخر چرا به جای یه بسم الله خوشگل و توکل به خدا  و همت را جزم کردن و با برنامه درست مسایلی که اینقدر راحت حل میشن بعضیا میرن دنبال دعانویس و رمال و فالگیر و...مثلا ما تو عصر تکنولوژی داریم زندگی می کنیم عجب پیشرفت شگرفی بعضیا تو خرافات کردن اینطور فکر نمی کنین.؟

نکته نوشت مهم: من شنیدم یکی از خانمهای مثلا دعانویس محترم تو شهرمون یه دفتر و دستکی راه انداخته که نگو و نپرس. منشی و دستیار چندتا. حالا اگه کسی گیری داره باید نوبت قبلی داشته باشه تا شاید موفق بشه با پول قلمبه ای که برده خدمت این خانم مکرمه محترمه گرهی از مشکلاتش وابشه! تازه توی این خانمهای مراجعه کننده اکثرا خانمهایی با تحصیلات بالای دانشگاهی هستن مثلا دکتر و مهندسای این جامعه اند!

واقعا خدا به داد همه مون برسه!

خدای مهربونم همه مونو حتی یه لحظه به حال خودمون وامگذار "الهی آمین"