راضی باشیم به رضای خدای مهربون
امروز روز میلاد امام رضا(ع) است و اسمشون رضا است و همین کلمه زیبای رضا, باعث شد فکری که مدتها تو ذهنم بود بقلم بیارم.
یادم می آد یکی دوسال پیش از تلویزیون برنامه ای در مورد اعتکاف دانشجویان یکی از دانشگاههای تهران را دیدم توی مصاحبه ها دختر خانم18یا 19ساله ای با پدرشون تا مکان اعتکاف اومدن وقتی ازش پرسیدن چه حاجتی داری؟ گفت فقط میخوام به جایی برسم که راضی باشم به رضای خدا(مضمونا)
امیدوارم با خوندن متن زیر تو دلتون فکر نکنید" ای بابا تو شوهر خوب گیرت اومده چی می فهمی درد شکست عشقی چیه؟".دوستان خدا از دل همه آگاه است من هم مثل همه زندگی پر از امتحانات سخت و آسون - داشتم -دارم و خواهم داشت.دعا می کنم همه سرفراز باشیم در پیشگاه خدای مهربون"الهی آمین"
چند وقت پیش از یکی از آشنایان شنیدم که میگفت فلان دختر فامیلشون چون نتونست با پسرخاله اش ازدواج کنه این بندهء خدا گویا خیلی دلش میخواست با پسرخاله اش ازدواج کنه اما انگار پسرخاله شون اصلا بهش توجه ای نداشت و کلا آب پاکی را رو دستش ریخت این عاشق دلشکسته هم نتونست شکست عشق یکطرفه اش را تحمل کند و بعد مدت کمی با یه شخصی که میگن معتاد بوده ازدواج میکند ولی غصه حاصل این شکست هرگز از قلبش بیرون نرفت که نرفت. حتی آثارش تا بحال که یه پسربچه 10ساله دارد هم پیداست مثلا نذاشته دختر خاله اش که عاشق برادرش بوده با هم ازدواج کنند و کلی داستانهای دیگه آفریده. (خدایا پناه می بریم از شر شیاطین جن و انس به تو ای مهربانترین مهربانان)
و یا داستان دختر خانم دیگه ای که نتونست شکست با دوست پسرش که همسایه شون بود تحمل کنه بعد ازدواج پسر همسایه شون با خانم دیگه ای, دوباره وارد زندگی اون آقا شده و حالا کانون خانواده سه نفره اونا رو بهم ریخته و داغون داغون کرده.
و هزاران ماجراهای این شکلی...
شاید این بندگان خدا فکر میکنن حقشون ضایع شده و باید احقاق حق کنن ولی به چه قیمتی آن را هم, خدا می داند و بس!
نکته نوشت مهم:شاید اگه اونا یه لحظه فکر میکردن که این آقایون اگه لایق همسریشون بودند خب خدای مهربون در تقدیرشون میگذاشت و لابد صلاحشون در وصلت با معشوق شون نبوده.آیا اینطوری با این فکر روزگار بهتری نمی داشتن؟!
*واقعا تا کجا چنین شتابان...!*
ای خدای مهربونم یه لحظه هم ما رو به حال خودمون وامگذار"الهی آمین"